مختصری از مهدی امیر آبادی

آقا مهدی متولد 3/12/1358 در محله اصفهانک تهران است.نام او را به دلیل اینکه در روز تولد حضرت مهدی (عج) متولد شده است مهدی گذاشته اند. او بعد از خواهرش لیلا اولین پسر خانواده و در حقیقت دومین فرزند خانواده می باشد. از همان بچگی به دلیل بازی کردن در زمین خاکی پشت خانه و خاکی کردن لباسهایش از طرف مادر دعوا می شده است. در دبستان شهید شرافت و راهنمایی شهید قدپچی و دبیرستان پوریای ولی مشغول درس خواندن بوده. در سایپا به مهدی بی غم و در تیم ملی به شیطون معروف بود و در استقلال به الکس. سحر دختر خواهر 3 ساله او همه دنیای اوست.به گفته مادرش او را بیشتر از جانش دوست دارد. در مدت زمانی که سحر السادات کو چولو 40 روزه می شود مهدی 3 گل برای سایپا به ثمر می رساند که آن را هم از خوش قدم بودن سحر می داند. دوره آموزشی سربازی را گذرانده و در اصل سربازی او را تیم سایپا خریده است. برای او همان دوره آموزشی هم دریای خاطرات شیرین داشته است. از سوسک بدش می آید از انتقاد بیجا متنفر است. اگر یک دختر و پسر دعوایشان شود طرف دختر را می گیرد زیرا معتقد است خانم ها ضعیف ترند. از دوستان صمیمی غیر فوتبالی اش آقایان: منصور غفاری و محمد ابوالحسنی را می توان نام برد و همچنین رامین رضایی. معتقد است چک را زیاد نباید کشید. زمانی که در سایپا بود تیم فیورنتینا او را می خواست. پدر او پرسپولیسی است. اهل جنجال نیست اما خیلی زیرک است و ارادت خاصی نسبت به امام حسین(ع) دارد.

شعری از نرودا

گاه و بیگاه فرو می شوی

در چاه خاموشی ات،

در ژرفای خشم پر غرورت،

و چون باز می گردی

نمی توانی حتی اندکی

از انچه در آنجا یافته ای

با خود بیاوری.

عشق من، در چاه بسته ات

چه می یابی؟

خزه ی دریایی،مانداب، صخره؟

با چشمانی بسته چه می بینی،

زخم ها و تلخی ها را؟

زیبای من، در چاهی که هستی

آنچه را که در بلندی ها برایت کنار گذاشته ام

نخواهی دید.

دسته ای یاس شبنم زده را،

بوسه ای ژرف تر از چاهت را.

از من وحشت نکن،

بار دیگر در ژرفای کینه ات ننشین.

واژه هایم را که برای آزار تو می آیند

در مشت بگیر و از پنجره رهایشان کن.

آن ها باز می گردند برای آزار من

بی اینکه تو رهنمونشان باشی

آن ها سلاح را از لحظه ای درشتخویانه گرفته اند

که اینک رد سینه ام خاموش شده است.

اگر دهانم سر آزارت دارد

تو لبخند بزن.

من چوپانی نیستم نرم خو، آنگونه که رد افسانه،

اما جنگلبانی ام

که زمین را ، باد را و کوهها را

با تو قسمت می کند.

دوستم داشته باش، لبخند بزن

یاریم کن تا خوب باشم.

در درون من زخم بر خود مزن، سودی ندارد،

با زخمی که بر من می زنی خود را زخمی نکن.

(پابلو نرودا)

همه چیز درباره ی حسین تهی

* متولد 6 بهمن 1364
*
دانشجوی مهندسی کامپیوتر
*
غذای مورد علاقه: قرمه سبزی
*
رنگ مورد علاقه: مشکی و سبز

حسین تهی که پنج سال پیش کار ترانه سازی و خواندن در سبک رپ را آغاز کرده است، کار خود را نه "تقلیدی" از آنچه که در غرب بدان "موسیقی رپ" می گویند، که بیشتر وسیله ای برای "انرژی" دادن به شنونده از طریق"بیان مشکلات و معضلات مشترک" در زندگی روزمره تلقی می کند.

از دیدگاه تهی ، "معضلات و مشکلات" هر آنچه که باشند ، از پیش و پا افتاده ترینشان همچون شکست های عشقی تا معضلات جدی تر همچون "فقر و بیکاری" می توانند از طریق ریتم های شاد موسیقی هیپ هاپ، با "اثر گذاری بیشتری" بازگو شوند.

اما توجه تهی به زندگی امروزی و مشکلات آن، او را نسبت به سنتها و رسمهای قدیمی بی توجه نکرده است، دست کم این چیزی است که خود با شوخی و کنایه می گوید. او درباره دلبستگی اش به نوروز باستانی، با همان طنز همیشگی اش گفت: "من با نوروز خیلی صمیمی ام. اصلا دست می اندازم گردنش با هم بیرون می رویم و حال می کنیم."

عیدی ما از سفره هفت سین به تهی، تخم مرغ رنگی بود. اما او انگار امید دارد که آهنگهایش، هرچند هنوز زیرزمینی هستند و در بازار رسمی و کلان موسیقی جا نگرفته اند، روزی به "مرغ تخم طلا"ی او بدل شوند.

او با اشاره ای کنایه آمیز به این تخم مرغ رنگی گفت: "امیدوارم سال آینده آنقدر پول داشته باشم که به جای اینکه تخم مرغ رنگی عیدی بگیرم، تخم مرغ طلا عیدی بدهم."

از او در زمینه فعالیت های هنری اش در سالی که گذشت می پرسم که با رضایت پاسخ می دهد: "واقعا سال خوبی بود. هم از نظر کاری و هم از نظر زندگی خصوصی. گرچه تشخیص اینکه پیشرفت کرده ام یا نه، با مخاطبانم است ولی به نظر خودم پیشرفتم محسوس بوده و چندین کار متفاوت ضبط و منتشر کرده ام."

از آرزوهایش برای سال جدید می پرسم، می گوید: "بعد از سلامتی خودم و خانواده ام، امیدوارم بتوانم با دوست عزیزم (با تاکید شدید بر عبارت دوست عزیز ) امیر تتلو، کارهای مشترک زیادی ضبط و منتشر کنیم ، اما مهم ترین کار مشترکمان کلیپ ویدیویی است که در حال تمرین برای ضبط آن هستیم . در این کلیپ قصد داریم برای اولین بار یک در یک کار زیر زمینی، از گروه رقصندگان استفاده کنیم."